کاهش کارایی در تیم ها

طی مراسمی آغاز رقابت تیم های شرکت کننده در رویداد استارتاپ ویکند، اعلام می شود. تعداد افراد هر تیم مشخص می شود. با یکدیگر آشنا می شوند و خود را برای یک چالش جدید آماده می کنند.

برای عرضه ی یک محصول جدید، تیمی در شرکت تشکیل میشود، افراد برای عرضه ی موفق آن به بازار با یکدیگر به گفتگو و تفکر می پردازند.

برای سرمایه گذاری در بخشی از بازار، تیمی در شرکت حول این موضوع تشکیل می شود، تا ببینند آیا این سرمایه گذاری برگشت سرمایه مناسبی دارد یا خیر.

روزی شخصی به آزمایش جالبی دست میزند و متوجه می شود، که قدرت دو اسب، دوبرابر قدرت یک اسب نیست. حالا این آزمایش مجدد تکرار می شود، اینبار نه در مورد کارایی و عملکرد حیوان، بلکه در مورد عملکرد و کارایی انسان. 

آزمایش ها نتایج جالبی داشتند، هر چه تعداد افراد در یک تیم بیشتر می شد، درصد کارایی افراد حاضر در آن کاهش می یافت. مثلا اگر سه نفر بودند، کارایی 85 درصدی داشتند، اما با افزایش نفرات تیم، این کارایی کاهش میافت.

چرا اینگونه است: چون افراد خودشان را در تیم، پشت سر دیگران قرار می دهند. افراد وقتی در تیم های با تعداد کم حضور دارند، معمولا در چالش ها و بیان نظرات فعالیت بیشتری می کنند، اما وقتی تعداد افراد حاضر در تیم بیشتر میشود، خود را کنار می کشند و پشت سر دیگران پنهان می شوند.

سال ها قبل الگو برداری از سازماندهی شرکتهای ژاپنی معمول بود و عامل موفقیت شرکت های ژاپنی را تیم ها و سازماندهی تیمی آنها می دانستند. اما بعد ها متوجه شدند که اتفاقا بعضی از مواقع تیم ها باعث کاهش کارایی نیز می شوند. 

این مشگل در تیم های ورزشی و بخصوص قایقرانی نیز قابل مشاهده است. چه دلیلی دارد که من از تمام توانم استفاده کنم و سختی زیادی را تحمل کنم، وقتی دیگران در حال پارو زدن هستند.

نکته ی مدیریتی: اگر می خواهیم عملکرد فوق العاده ای از تیم ها انتظار داشته باشیم، سعی تعداد افراد را بیخودی بالا نبریم، افراد متخصص را وارد تیم ها کنیم تا بتوانیم عملکرد فردی آنها را نیز اندازه گیری کنیم.

شاید یکی از خطرات مهم تیم ها بخصوص در مورد سرمایه گذاری های جدید باشد. چرا که افراد خودشان را با بقیه سهیم می دانند، معمولا ریسک سرمایه گذاری را کمتر از آنچه باید، تخمین می زنند. چون در صورت نتایج بد، کمتر سرزنش خواهند شد.

پاسخ دهید