خلاقیت در تمرین: خودمان را به عنوان بازیکن و به عنوان مردم تغییر دهیم

خلاقیت در تمرین: خودمان را به عنوان بازیکن و به عنوان مردم تغییر دهیم
آموزش و پرورش | علوم ورزشی

 

معدود مفاهیمی به اندازه خلاقیت در ورزش های گروهی جرقه بحث های فلسفی را برمی انگیزند. هیچ اتفاق نظری در مورد چگونگی توصیف آن یا ایجاد الگوهای خاصی برای تحریک آن وجود ندارد. با این حال، آن نیروی محرکه بازی و محبوب ترین منبع باقی می ماند. هر مربی فوتبال جوانان و پایه می خواهد بازیکنانش اصول بازی را بیاموزند، اما مهمتر از همه، آنچه را که آنها را منحصر به فرد می کند بیان کنند.

ادبیات علمی اخیر در مورد خلاقیت در ورزش بر اهمیت این تمرکز تاکید می کند – نه تنها از منظر رقابتی بلکه به صورت شخصی. آموزش جوانان بهترین زمان برای پرورش تخیل است که می تواند در یک زمینه حرفه ای ضروری باشد. در ورزش های تیمی، ارتقای خلاقیت نیز تأثیرات مثبت عمیقی بر رشد شخصیت دارد.

اعتماد به نفس را تقویت می کند: زمانی که بازیکنان اجرای اقدامات جدید را تجربه می کنند، اعتماد بیشتری به توانایی های خود برای حل مشکلات و سازگاری با موقعیت های غیرمنتظره پیدا می کنند. به طور همزمان، یادگیری از اشتباهات و پذیرش آنها، ذهنیت رشد را تقویت می کند.

مهارت‌های تصمیم‌گیری و آگاهی را تقویت می‌کند: پرورش خلاقیت، توانایی‌های تحلیلی و پاسخ‌دهی بازیکنان به چالش‌ها را افزایش می‌دهد و به آنها کمک می‌کند تصمیم‌های سریع‌تر و مؤثرتری بگیرند.

مهارت‌های شناختی را توسعه می‌دهد: فعالیت‌های خلاق، تفکر انتقادی و غیر انطباق‌گرا را تقویت می‌کند، که برای نوآوری و شناخت راه‌حل‌های متعدد برای یک مشکل ضروری است.

لذت و انگیزه را افزایش می‌دهد: وقتی ورزش فیزیکی فضای امنی برای خلاقیت فراهم می‌کند، جلسات آموزشی محرک‌تر و سرگرم‌کننده‌تر می‌شوند – محرک‌های کلیدی لذت و پایبندی.

تاب آوری را ارتقا می دهد: آزمایش شامل فرآیندی از آزمون فرضیه و تصحیح خطا است که به بازیکنان کمک می کند در ورزش و زندگی روزمره با شکست مواجه شوند.

خلاقیت چیست؟

بیشترین تعریف مورد توافق، خلاقیت را به عنوان «تصمیمات متنوع، نادر و انعطاف پذیر» توصیف می کند. با این حال، مطالعات علمی متعدد تمایل به تمرکز صرفاً بر خلاقیت مؤثر (دستیابی به یک مزیت خاص) در حالی که خلاقیت نادر (اقدامات کمتر تکراری) را نادیده می‌گیرد، برجسته می‌کند. در ورزش‌های گروهی، این اغلب خلاقیت را به بازیکنان تهاجمی محدود می‌کند و آن را فقط به عنوان یک مهارت دیگر در کارنامه آن‌ها تلقی می‌کند.

در ورزش های گروهی مانند فوتبال، بسکتبال، هاکی یا هندبال، برای یک بازیکن کافی نیست که حریف را صرفاً دور بزند (مثلاً از طریق دریبل). با توجه به ماهیت باز و پویای این بازی ها، نتایج متعددی برای هر بازی پدیدار می شود و خلاقیت ضروری می شود، بازیکنان باید به طور مداوم وفق دهند و راه حل های بلادرنگ پیدا کنند. خلاقیت ضروری است، زیرا سبک های کلیشه ای در نهایت بی اثر می شوند.

علم ورزش مدرن بین خلاقیت به عنوان یک هدف، وسیله ای برای رسیدن به یک هدف خاص و یک جاه طلبی بلند مدت تمایز قائل می شود. آموزش اغلب شامل آموزش حرکات پیچیده به عنوان ابزاری برای خلاقیت است – پایه ای برای بداهه پردازی. هدف این است که خلاقیت را به یک فرآیند مداوم، بخشی جدایی ناپذیر از توسعه بازیکن تبدیل کنیم. به جای انتخاب از میان مجموعه مهارت های تمرین شده، بازیکنان تشویق می شوند تا اقدامات غیرمتعارف را کشف و آزمایش کنند. اعتماد به نفس در “اختراع” یکی از مشخصه های ورزشکاران حرفه ای برتر در نظر گرفته می شود.

نمونه ها به خصوص در فوتبال زیاد است. روش‌های مختلف ضربه زدن به توپ – با استفاده از بیرون، کف پا، پنجه، یا داخل پا، یا حتی سایر قسمت‌ها مانند زانو، ران یا سینه – اغلب به دلیل تمرینات معمولی مورد بررسی قرار نمی‌گیرند. در مقابل، محیط‌های جایگزین ممکن است خلاقیت را با استفاده از توپ‌هایی با اندازه‌ها و وزن‌های مختلف تشویق کنند.

کنش‌های خلاقانه، معامله‌ای بین فرد و محیط‌شان در نظر گرفته می‌شوند – فعالیتی سازگار و تنظیم‌محور که تعادل را در یک محیط دائماً در حال تغییر حفظ می‌کند. این تراکنش پتانسیل بازیکن را در هر موقعیتی شکل می‌دهد و به اقداماتی منجر می‌شود که ویژگی‌های محیط را تکرار یا تغییر می‌دهد. چندین نوع را می توان شناسایی کرد:

تحول مثبت: بازیکنان کنجکاو هستند و در محیطی امن و با ذهن باز قرار می گیرند. این تراکنش پتانسیل آنها را افزایش می دهد و آنها را قادر می سازد تا به طور خلاقانه با چالش ها مقابله کنند. این به طور طبیعی مجموعه منابع تیم را گسترش می دهد.
بازتولید مثبت: بازیکنانی که برای اجتناب از خطرات آموزش دیده اند و با تمرکز بر پاداش های خاص در طول تمرین مشروط شده اند، تمایل دارند الگوهای اجتماعی-فرهنگی موجود را تکرار کنند. آنها برای کشف ایده های جدید تلاش می کنند و به ندرت از اقدامات آشنا منحرف می شوند و اغلب رشد بیش از حد اجتناب از خطا را در اولویت قرار می دهند. با این حال، در محیط های محرک خلاقیت، می توانند در طول زمان بهبود یابند.

دگرگونی منفی: بازیکنانی که قبلاً خلاقیت آنها تشویق شده بود و تمایل به کشف راه‌حل‌های غیر متعارف دارند، ممکن است با سخت‌گیرانه و سازگار برخورد کنند.

محیط ها این پتانسیل و ابزار آنها را محدود می کند. هنگامی که اقدامات آنها با هنجارهای تعیین شده مطابقت نداشته باشد، به عنوان نافرمانی تلقی می شوند که منجر به طرد یا از دست دادن علاقه به ورزش می شود.

بازتولید منفی: محیط های محدود کننده ظرفیت های خلاقانه بازیکنان را محدود و سرکوب می کند. بازیکنان از ترس زیر پا گذاشتن قوانین، از انجام اقدامات بدیع اجتناب می کنند و به شدت به دستورات پایبند هستند. این توانایی آنها را برای مقابله با موقعیت های غیرقابل پیش بینی محدود می کند.

نقش مربی در ارتقای خلاقیت:

مربیان علاوه بر آموزش ارزش‌های تیمی و مهارت‌های ورزشی، خواه ناخواسته، نقش مربی را نیز ایفا می‌کنند. مطالعه ای که به بررسی اجتماعی شدن در یک باشگاه فوتبال می پردازد، «برنامه درسی پنهان» را برجسته می کند – درس های ضمنی که از طریق تمرین و تعامل منتقل می شود.

هویت تیم در این مطالعه ناشناس بود، که بر آکادمی مرتبط با یک باشگاه لیگ برتر متمرکز بود. محققان هوشیاری سلسله مراتبی را مشاهده کردند که از طریق اعمالی مانند نامیدن بازیکنان به عنوان “بچه” القا شده بود در حالی که بازیکنان مربی را  (رئیس) می نامیدند. شکایات در هنگام ارائه دستورالعمل نادیده گرفته می شدند یا مسکوت می شدند.

جلسات آموزشی ساختار سفت و سختی را دنبال می‌کردند و به همین ترتیب شروع و به پایان می‌رسیدند. مسابقات به عنوان لحظاتی برای «کار کردن» و نه «بازی» در نظر گرفته شد. خطاها با تمرینات فیزیکی، مانند ست های فشار، مجازات می شدند. این شیوه‌ها باعث شد که بازیکنان جوان این باور را درونی کنند که فقط کار سخت و نظم منجر به موفقیت می‌شود – موفقیتی که صرفاً به عنوان برنده شدن تعریف می‌شود و به عنوان تنها راه مشروع برای دستیابی به موفقیت حرفه‌ای تلقی می‌شود.

محققان به این نتیجه رسیدند که ارزش‌های منتقل شده در این محیط تقویت می‌کند که برای جا افتادن در جامعه و ارزشمند شدن، باید اطاعت کرد و پیروز شد. خارج از این چارچوب، مجازات و انتقاد در انتظار بود. در اصل، چنین تمرکز محدودی بر احترام (که فقط به سمت سلسله مراتب و اهداف معطوف می شود) به جای ایجاد یک محیط مشارکتی و عادلانه تر، پویایی قدرت و کنترل را تداوم بخشید.

برنده شدن به هر قیمتی؟

در محیط هایی مانند آنچه در این مطالعه توضیح داده شد، که در آن ذهنیت “برنده شدن به هر قیمتی” ترویج می شود، فرصت ها برای کشف اقدامات خلاقانه به طور قابل توجهی کاهش می یابد. تمرکز بر پایبندی به هنجارها یا دستورالعمل ها جایی برای کشف ناشناخته ها باقی نمی گذارد. برعکس، محیط‌های انعطاف‌پذیرتر، مانند روش موقعیت‌های شبیه‌ساز ترجیحی FC Barcelona، آزمایش، لذت و یادگیری را بر اطاعت صرف اولویت می‌دهند. این محیط‌ها به لطف یک متحد بی‌خطا: لذت، که به عنوان پایه‌ای برای سه نوع انگیزه عمل می‌کند، برای تحریک فرآیندهای خلاقانه مساعدتر هستند:

انگیزه درونی: یادگیری به خاطر کشف.
انگیزه پیشرفت: لذت بردن از تسلط بر یک کار.
تحریک انگیزشی: تجربه لذت حسی.
جان دیویی، یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان و روان‌شناسان در نظریه‌های آموزشی مدرن، استدلال می‌کند که بازی شامل اعمالی است که «در اجرای خود لذت‌بخش هستند». بازی واقعی توسط قوانین محدود نمی شود، اما با پاسخ های خود به خودی مشخص می شود. برای بازیکنان زیر 15 سال، فعالیت‌های خلاق نیازهای روان‌شناختی ضروری برای استقلال و شایستگی را برآورده می‌کند، که منجر به لذت بردن و قدردانی از خود فعالیت، مستقل از نتایج می‌شود.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تاکتیک های فوتبال و کسب بینش از مربیان در بالاترین سطح، سایت های فوراستادی 4STUDY.IR ، ساکر آکادمی، وبلاگ باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز را  مطالعه کنید.

باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز، به عنوان بهترین مدرسه فوتبال کرج تلاش دارد تا همگام با تمرینات بهترین آکادمی های فوتبال دنیا جلو رفته و استعدادهای بهتررا به فوتبال ملی و باشگاهی ایران معرفی کند. شما نیز می توانید عضو باشگاه درفک البرز شده و در مسیر حرفه ای شدن قدم بردارید.

پاسخ دهید