تاکتیکهای لوئیس انریکه و آرنه اسلات: بارگذاری بیش از حد در ترکیب خود مانند PSG و لیورپول – نظریه تاکتیکی

تاکتیکهای لوئیس انریکه و آرنه اسلات: بارگذاری بیش از حد در ترکیب خود مانند PSG و لیورپول – نظریه تاکتیکی
در دوران مدرن فوتبال، اصطلاح «بارگذاری بیش از حد» معمولاً برای اقدامات پرسینگ یا تهاجمی به کار میرود.
این اصطلاح اساساً برای توصیف زمانی استفاده میشود که یک تیم در موقعیتهای خاص برای رسیدن به هدف خود، برتری، مانند برتری عددی، نسبت به حریف ایجاد میکند.
هدف ممکن است متفاوت باشد.
برای مثال، در زمینه پرسینگ، اضافه بار میتواند وسیلهای برای مجبور کردن حریف به برگرداندن توپ در سریعترین زمان ممکن باشد، زیرا تیمی که از اضافه بار استفاده میکند، از برتری عددی برخوردار است.
در زمینه حمله، اضافه بار میتواند برای ایجاد گزینه/زاویه پاس دیگر برای ادامه حمله یا ایجاد فضا در ساختار حریف برای هدایت حمله استفاده شود.
بسیاری از موقعیتها میتوانند باعث اضافه بار شوند و این مقاله به طور خاص توضیح میدهد که چه زمانی و چرا یک تیم بازیسازی خود را بیش از حد بارگذاری میکند.
چرا تیمهای فوتبال بازیسازی خود را بیش از حد بارگذاری میکنند؟
خب، فوتبال همیشه دو طرفه است.
علت و معلول وجود دارد.
در این زمینه، همچنین میتوانیم درک کنیم که وقتی یک تیم بازیسازی خود را بیش از حد بارگذاری میکند، به این معنی است که تیم میخواهد اولین واحد پرسینگ حریف را بیش از حد بارگذاری کند.
به طور کلی، این نوع اضافه بار با هدف اطمینان از این است که تیم صاحب توپ بتواند توپ یا بازیسازی خود را به جلو حرکت دهد.
معمولاً زمانی استفاده میشود که تیمی با حریفی روبرو است که سعی در پرس از بالا دارد.
البته، وقتی تیم با حریفی روبرو میشود که ترجیح میدهد عقب بنشیند، داستان فرق میکند.
با این حال، از آنجایی که بسیاری از تیمها اکنون عاشق پرش و پرس هستند، جالب است ببینیم که چگونه تیم صاحب توپ با این نوع اضافه بار از این کار اجتناب میکند.
این بدان معناست که با ایجاد یک برتری عددی در بازیسازی خود، آن تیم میتواند گزینههای پاس بیشتری داشته باشد یا فضایی را باز کند که میتواند جهت جدید بازیسازی آنها باشد.
یک برتری عددی میتواند به چندین روش ایجاد شود.
اولاً، دروازهبان میتواند به عنوان یک گزینه پاس به مدافع میانی نزدیکتر شود.
ثانیاً، یک هافبک یا مهاجم میتواند به عمق نیمه خودی برود تا یک بازیکن دیگر را به عنوان یک گزینه پاسکاری فراهم کند.
این میتواند نه تنها شامل یک بازیکن، بلکه شامل دو، سه یا چهار بازیکن باشد، بسته به موقعیت و تعداد بازیکنان حریف در اولین واحد پرسینگ خود.
اما در هر شرایطی، میتواند به راحتی برای حریف یک معضل ایجاد کند.
اگر تیمی که توپ را در اختیار دارد، یک یا چند بازیکن را به ترکیب خود اضافه کند، حریف ممکن است بپرسد که آیا باید این بازیکن را دنبال کند، یارگیری کند یا تحت فشار قرار دهد.
اگر این کار را انجام دهند، به این معنی است که ساختار پرسینگ آنها میتواند به دلیل خروج یک بازیکن از منطقه معمول خود، به هم ریخته باشد.
تیم صاحب توپ میتواند از این به هم ریختگی استفاده کند، زیرا معمولاً فضای پشت یا داخل آن وجود دارد.
یا اگر تیم بدون توپ تصمیم بگیرد که در فرم خود باقی بماند، تیم صاحب توپ اکنون یک بازیکن آزاد دارد که به راحتی میتواند یک هدف برای پاس دادن باشد.
از دیدگاه دیگر، تیم بدون توپ نباید نگران این وضعیت باشد، زیرا تیم صاحب توپ هنوز در نیمه خودی است.
هنوز زمان برای رسیدن توپ به یک سوم نهایی و عقبنشینی تیم مدافع وجود دارد.
با این حال، فوتبال میتواند مستقیم نیز باشد و این اضافه بار همچنان میتواند برای کسانی که توپ را در اختیار ندارند، معضل ایجاد کند.
اولاً، اگر تیم بدون توپ تصمیم به صبر کردن بگیرد، تیم صاحب توپ میتواند با یک واحد تهاجمی کامل به جلو حرکت کند، به این معنی که میتواند در منطقهای که ترجیح میدهد حمله کند.
از سوی دیگر، اگر تیم بدون توپ تصمیم به پرش و پاسخ به اضافه بار با اضافه کردن یک بازیکن دیگر برای پرس بگیرد، تیم صاحب توپ میتواند مستقیم بازی کند و به مهاجمان خود اجازه دهد با مدافعان دوئل کنند.
اگر تیم مهاجم از نظر سرعت و کیفیت فردی بازیکنان تهاجمی خوبی داشته باشد، این میتواند به ویژه برای تیم مدافع خطرناک باشد، زیرا آنها اغلب در موقعیت تک به تک قرار دارند.
برخی از تیمهای برتر سعی میکنند از این نوع اضافه بار استفاده کنند زیرا برای حریفانشان مشکل ایجاد میکند. مثال زیر این را نشان میدهد.
تاکتیکهای بازیسازی PSG:
بیایید مثالی از یک بازی اخیر پاری سن ژرمن بزنیم، بازیای که خیلیها آن را به یاد خواهند آورد: فینال لیگ قهرمانان اروپا 2024/2025.
در آن فینال، پیاسجی با اینترمیلان روبرو شد که سعی داشت با رویکرد نفر به نفر از بالا پرس کند.
این رویکرد همچنین با منطقهی دفاعی ترکیب میشد، بسته به موقعیت و منطقهای که پیاسجی در آن پیشرفت کرده بود.
لوئیس انریکه، با ایجاد اورلود مداوم در بازیسازی خود و در عین حال اطمینان از اینکه همیشه بازیکنانی برای حضور در عرض و ایجاد عرض وجود دارند، از این موقعیت پیشی گرفتند.
این نوع موقعیت تقریباً در تمام گلهای پیاسجی دیده میشود، پس بیایید بررسی کنیم
به عنوان مثال، گل اول.
پیاسجی معمولاً با سه مدافع میانی بازی میکرد.
در این مورد، آنها با سه بازیکن اینتر روبرو شدند.
اگر اضافه بار وجود نداشت، موقعیت به راحتی میتوانست ۱ در مقابل ۱ باشد.
با این حال، ویتینیا به عقب برگشت تا یک موقعیت ۴ در مقابل ۳ ایجاد کند.
این موضوع برای نراتزوری که تصمیم گرفت به عقب برود، یک معضل ایجاد کرد. در این مرحله هیچ تعهدی وجود ندارد.
اما پیاسجی از قبل یک بازیکن در منطقه کناری (خویچا کواراتسخلیا) داشت که میتوانست هدف باشد. ویتینیا توپ را به او پاس داد.
همانطور که توپ به کوارا منتقل میشد، خط دفاعی اینتر سعی کرد فضای اطراف او را ببندد، اما این همچنین فضای دیگری ایجاد کرد.
اول، جلوی خط دفاعی؛ دوم، در تیر دوم.
کوارا توپ را به ویتینیا پاس داد که در فضای اول ایستاد و در فضای دوم، توپ را به محوطه جریمه اینتر فرستاد.
این سکانس با دریافت توپ توسط اشرف حکیمی در تیر دوم به پایان رسید.
با اضافه کردن توپ به بازیکنان خودی، PSG با موفقیت حمله خود را به موقعیت مورد علاقه خود (پهلو، منطقه وسیع) منتقل کرد و فضای دیگری را با موفقیت ایجاد کرد که همه اینها با یک واحد تهاجمی کامل انجام شد.
مثال دیگر گل سوم (توسط دزیره دوئه) است.
این با تلاش اینتر برای شکستن حمله PSG با پرس نفر به نفر (7 در مقابل 7 در نیمه PSG) آغاز شد.
میتوانید ببینید که اینتر مشکل داشت زیرا بازیکنان آنها به اندازه کافی به بازیکنان PSG نزدیک نبودند.
اما مشکل واقعی زمانی پیش آمد که عثمان دمبله برای ایجاد برتری در بازیسازی به نیمه خودی رفت.
از آنجایی که فرانچسکو آچربی او را دنبال نکرد، دمبله با موفقیت یک موقعیت 8 در مقابل 7 مقابل اینتر ایجاد کرد.
ویتینا متوجه حضور دمبله شد و شروع به دریبل زدن به سمت او کرد.
آچربی در آن لحظه تصمیم گرفت بپرد، اما خیلی دیر شده بود و حرکت او فقط فضایی را برای ویتینیا ایجاد کرد تا پس از ایجاد یک حرکت ترکیبی با دمبله، به دویدن ادامه دهد.
ویتینا سپس دویدن خود را به یک سوم دفاعی حریف ادامه داد و سپس توپ را به دوئه رساند که او به طرز درخشانی توپ را به ثمر رساند.
یک بار دیگر، میتوانیم معضلی را که تیم حریف با آن مواجه است، زمانی که تیم صاحب توپ تصمیم میگیرد برتری در بازیسازی خود ایجاد کند، ببینیم.
در این مورد خاص، این آچربی بود که خود را در یک دوراهی یافت.
تصمیم او برای دنبال نکردن دمبله در وهله اول قابل درک بود، با توجه به اینکه او مدافع سرعتی نیست.
با این حال، تصمیم او برای انجام یک حمله دیرهنگام، نمونه دیگری از چگونگی ایجاد بینظمی و فضایی بود که تیم تهاجمی میتواند از آن بهرهبرداری کند.
بهترین مدرسه فوتبال باغستان کرج
بهترین مدرسه فوتبال در گوهردشت کرج
بهترین مدرسه فوتبال در عظیمیه کرج
تاکتیکهای بازیسازی لیورپول آرنه اسلوت:
یکی دیگر از تیمهای برتر که میتوان از آن به عنوان نمونهای برای بارگذاری بیش از حد در زمینه بازیسازی خود استفاده کرد، تیم آرن اسلات لیورپول است. تحت هدایت این مربی هلندی، قرمزها اغلب موقعیتهایی ایجاد میکنند که در طول بازیسازی در نیمه خودی برتری عددی دارند. به نظر میرسد اسلات از این موقعیت دو چیز میخواست.
اولاً، او میخواست مطمئن شود که تیمش گزینههای پاس کافی برای حرکت توپ به جلو دارد. ثانیاً، او میخواست حریف را به پرس کردن دعوت کند و در نتیجه فضایی برای بهرهبرداری در یک سوم دفاعی حریف ایجاد کند. لیورپول مطمئناً توانایی ایجاد هر دو سناریو را دارد.
آنها بازیکنانی دارند که در کار با توپ راحت هستند و میتوانند تحت فشار بازیسازی کنند، و همچنین وینگرهای سریع و فیزیکی دارند که میتوانند از فضای آزاد استفاده کنند.
ما میتوانیم هر دو سناریو را در بازی لیگ برتر آنها مقابل آرسنال پس از پیروزیشان در لیگ ببینیم.
برای سناریوی اول، میتوانیم ببینیم که لیورپول مستقیماً یک اورلود (6 در مقابل 5) ایجاد میکند، زمانی که توپ هنوز در اختیار آلیسون بکر است.
وقتی دروازهبان توپ را به سمت چپ منتقل میکند، برای بوکایو ساکا یک معضل ایجاد میشود.
او دو گزینه دارد: به مهار اندرو رابرتسون ادامه دهد یا به سمت کورتیس جونز که در کانال چپ برای دریافت توپ آزاد است، حرکت کند.
ساکا به سمت جونز پرید و رابرتسون را آزاد گذاشت.
جونز که در شرایط تحت فشار عالی عمل میکند، با موفقیت از پرس حریف فرار کرد و به رایان گراونبرچ پاس داد که سپس توپ را برای رابرتسون فرستاد.
رابرتسون با موفقیت توپ را بدون هیچ یارگیری به جلو حرکت داد و زمانی که وارد زمین آرسنال شد، لیورپول در موقعیت 5 در مقابل 5 قرار داشت. بارگذاری بیش از حد توپ در زمین خودی، این مزیت را برای آنها به ارمغان آورد که در موقعیتی نه چندان ضعیف حمله کنند.
سناریوی دوم زمانی آغاز شد که آرسنال با یک موقعیت 5 در مقابل 5، بازیسازی لیورپول را تحت فشار قرار داد و این باعث شد که دومینیک شبوسلای برای ایجاد یک بارگذاری بیش از حد توپ، عقبنشینی کند.
وقتی لیورپول توپ را به حرکت درآورد
در سمت چپ، لوئیس دیاز نیز عقبنشینی کرد و یک موقعیت 8 در مقابل 6 مقابل آرسنال ایجاد کرد.
عقبنشینی سوبوسلای و دیاز همچنین خط دفاعی آرسنال را به سمت جلو هل داد، زیرا آنها میخواستند با اولین واحد پرسینگ، فاصله را کم کنند.
رابرتسون متوجه موقعیت شد و توپ را مستقیماً به جلو فرستاد.
کدی گاکپو آن توپ را دریافت کرد، یک حرکت سریع را در مقابل مدافعان آرسنال به دست آورد و یک موقعیت تک به تک مقابل دیوید رایا داشت.
گاکپو نتوانست گلزنی کند، اما نشان داد که چگونه لیورپول توانست با به حداکثر رساندن اضافه بار در نیمه خودی برای بازیسازی خود، یک فرصت طلایی ایجاد کند.
نتیجهگیری
بسته به هدف تیم، اضافه بار میتواند در بسیاری از موقعیتهای فوتبال استفاده شود.
لزوما بر پرس یا حمله در یک سوم نهایی تمرکز ندارد.
بسیاری از تیمهای برتر نیز از اضافه بار در مراحل اولیه بازی خود، مانند زمان بازیسازی، استفاده میکنند.
آنها از این روش برای اطمینان از اینکه میتوانند توپ را به جلو حرکت دهند استفاده میکنند زیرا گزینههای پاس یا زاویه پاس بیشتری دارند.
علاوه بر این، بدون برتری عددی، ادامه دادن بازیسازی آنها بسیار خطرناک است، زیرا تیم ممکن است مالکیت توپ را از دست بدهد و با یک ضدحمله روبرو شود.
این نوع اضافه بار، محافظت در برابر از دست دادن آسان توپ و همچنین داشتن بازیکنان بیشتر در نیمه خودی را فراهم میکند.
با اضافه بار در بازیسازی، تیمی که توپ را در اختیار دارد میتواند حریف را به جلو حرکت دهد و فضایی پشت خط دفاعی خود ایجاد کند که میتواند مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
تیمهایی با وینگر یا مهاجم سرعتی و فیزیکی، مانند لیورپول یا پاری سن ژرمن، میتوانند مستقیماً به آن فضا حمله کنند و شانس ایجاد کنند.
بله، این نوع اضافه بار به جنبههای خاصی نیاز دارد: حریفی که از بالا و به سرعت به جلو پرس میکند، و همچنین گروهی از بازیکنان که مایل به بازی تحت فشار در نیمه خودی هستند.
بنابراین، ممکن است برای همه مناسب نباشد، اما پیدا کردن تیمهای زیادی که از این فرمول اضافه بار استفاده میکنند، آسان است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تاکتیک های فوتبال و کسب بینش از مربیان در بالاترین سطح، سایت های فوراستادی 4STUDY.IR ، ساکر آکادمی، وبلاگ باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز را مطالعه کنید.
باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز، به عنوان بهترین مدرسه فوتبال کرج تلاش دارد تا همگام با تمرینات بهترین آکادمی های فوتبال دنیا جلو رفته و استعدادهای بهتررا به فوتبال ملی و باشگاهی ایران معرفی کند. شما نیز می توانید عضو باشگاه درفک البرز شده و در مسیر حرفه ای شدن قدم بردارید.
پاسخ دهید
برای ارسال نظر باید وارد شوید.