صدای مربیان فوتبال (تجربیات زیسته مربیان فوتبال | مت بلومفید مربی وایکام واندرز)

دانستن آنچه انتظار می رود
مت بلومفیلد

Wycombe Wanderers ,2023-2025

من مربیگری را به عنوان یک هنر می بینم و می خواهم به آن تسلط پیدا کنم.

گاهی اوقات خام است، گاهی اوقات فنی است – من آن را دوست دارم. من با چالش آماده شدن برای حریف زندگی می کنم و نفس می کشم: امور مالی، مهارت ها، تاکتیک ها، ترکیب ها، مربیگری، قدرت، سرعت، تجزیه و تحلیل، سفر، آمادگی. الان توی خونم هست

من می‌خواهم تیم‌هایم به گزینه‌ها فکر کنند، ذهنشان را باز کنند، تا بتوانند به من بگویند که اگر بازی را متوقف کنم، چرا تصمیم گرفتند. آنها را به بازیکنان بهتری تبدیل می کند. ایدئولوژی من ساده است، زیرا با زنگ ها و سوت های این ورزش فریفته نمی شوم.

مت بلومفیلد در فوریه 2023، پس از یک دوره امیدوارکننده در کولچستر یونایتد در اولین نقش سرمربی خود، فیلیپ هاینز، به عنوان سرمربی وایکام واندررز انتخاب شد.
می‌خواهم تیم‌هایم فوتبالی سریع و متقاعدکننده بازی کنند و به خاطر مالکیت توپ، مالکیت توپ را نداشته باشند. من می خواهم بدانم چرا توپ را در اطراف زمین حرکت می دهیم. هدف چیست و حرکتی که به سوی آن می‌سازیم چیست؟ من سعی نمی کنم چرخ را دوباره اختراع کنم یا باهوش ترین مدیر لیگ فوتبال باشم. کاری که من سعی می کنم انجام دهم این است که در هر لحظه چه چیزی برای گروه من مناسب است.

در وایکام به بازیکنان خود توضیح می دهیم که آنها در برابر هرکسی که در آن موقعیت خاص باشد و نه یک فرد خاص بازی می کنند. یک بازیکن حریف ممکن است از خط میانی شروع کند، اما سپس به عنوان یک مدافع کناری کاذب ظاهر شود. در آن صورت، ما با آنها به عنوان یک مدافع کناری رفتار می کنیم تا به عنوان یک هافبک. اینطور نیست: “من در مقابل حریف مستقیم خط میانی خود قرار دارم، بنابراین اگر او حرکت کند، او را تعقیب خواهم کرد.” این در مورد درک این است که حریف در هر لحظه با چه ترکیبی بازی می کند و سپس چگونه در برابر آن فشار می آوریم.

در مرحله “ایجاد” خود، بسیاری از تیم ها سعی می کنند از یک چهار در عقب به یک سه تبدیل شوند. آنها یک مدافع کناری را به سمت بالا فشار می دهند و بازیکن پهن خود را به داخل می چرخانند تا یک جعبه ایجاد کنند. ما در مقایسه با روشی که بر روی یک چهار فشار می دهیم، بسیار متفاوت فشار می آوریم. این در مورد شناخت محرک ها و لحظات است که به این معنی است که وقتی شکل مخالف شکل گرفت، باید خودمان را تکامل دهیم و به روش صحیح فشار بیاوریم. در غیر این صورت، به مخالفان خود اجازه می دهید تا بازی را دیکته کنند و بر آن مسلط شوند. ما می خواهیم بر بازی مسلط باشیم، چه در مالکیت توپ یا خارج از آن. بنابراین ما باید درک واقعی روشنی از چگونگی تسلط بر رقیبان خود، صرف نظر از شکل گیری، داشته باشیم.

“اگر کسی برای بازی در یک موقعیت متفاوت حرکت می کند، پس بقیه باید بفهمند که چه زمانی و کجا باید حرکت کنند.”

به همین دلیل است که معتقدم آنالیز بسیار مهم است، زیرا ما همیشه می خواهیم برای ایجاد موقعیت های هجومی فشار بیاوریم. به عنوان مثال، بازیکنان باید درک روشنی داشته باشند که اگر ما در حال پرس کردن روی یک چهار در عقب هستیم، به نظر کاملاً متفاوت از نحوه پرس کردن ما بر روی یک سه است. یا اگر در مقابل دو هافبک نگهدارنده به جای یک پیوت بازی می کنیم، باید بدانیم که چگونه خود را وفق دهیم.

حتی اگر از مالکیت خارج باشیم، چگونه می توانیم به شیوه ای ساختاریافته بر حریفان خود مسلط شویم؟ زمانی که ما در پرس یا میانه بلوک خود هستیم، باید ساختارمند و سازماندهی شده باشد. وقتی در مرحله ساخت خود هستیم، احتمالاً کاملاً ساختار یافته است. هنگامی که با توپ در زمین بالاتر می‌رویم، احتمالاً باید روان‌تر باشیم، زیرا حریف ما در آن لحظه ساختارمندتر خواهد بود. اما ما باید تا حدی روان باشیم که اگر یکی از بازیکنان ما به موقعیت دیگری رفت، بقیه موقعیت‌های خود را بر این اساس تنظیم کنند.

اگر یکی از بازیکنان خط میانی من مدافع کناری کاذب شود، نمی‌خواهم مدافع کناری من همچنان در آنجا بازی کند. و اگر مدافع کناری من حرکت کند، به بازیکن پهنم نیاز دارم تا بفهمم که باید حرکت کند. البته نه در حد بازیکنانی که می روند و کاری را که می خواهند انجام می دهند. اگر کسی به موقعیت متفاوتی برود، بقیه باید بفهمند چه زمانی و کجا باید حرکت کنند. باید محرکی وجود داشته باشد که آنها باید حرکت کنند تا ساختاری که ما می‌خواهیم با آن بازی کنیم حفظ شود.

ما در سپتامبر در جام کارابائو با استون ویلا بازی کردیم. این به ما فرصتی باورنکردنی داد تا عقل خود را از نظر تاکتیکی در برابر رقیبان برتر قرار دهیم. اونای امری در اوج بازی خود است و در حالی که مردم می گفتند ویا با ذخیره های خود مقابل ما بازی کرد، آنها هنوز 9 بازیکن در زمین داشتند که برای آنها در لیگ قهرمانان اروپا بازی کرده اند. خودمان هم تغییراتی ایجاد کردیم. ما در اواسط یک دوره هفت بازی در سه هفته بودیم، که تنها یک روز مانده به بازی بود.

ویلای امری با چهار مدافع بازیسازی میکرد. با این حال، هنگامی که آنها وارد فاز ایجاد خود می شوند، به سه تبدیل می شوند و پخش کننده سمت چپ خود را به داخل می چرخانند تا جعبه را ایجاد کنند. بنابراین این در مورد این بود که ما چقدر سریع می‌توانیم اصول آنچه را که در برابر آن قرار می‌دهیم درک کنیم. این به سازگاری با فلسفه مبتنی بر اصول خودمان برمی گردد.

وقتی با یک بازیکن جدید آشنا می شوم، می نشینیم و جزوه فلسفه و کتاب بازی خود را مرور می کنیم. بنابراین، زمانی که ما در مقابل سه در عقب قرار می‌گیریم، بازیکنان ما می‌دانند که ما به چه چیزی اعتقاد داریم. این واقعاً مهم بود، زمانی که ما فقط یک روز در بازی مقابل ویلا برتری داشتیم.

“هر بازی سخت است، با هر حریفی که با تفاوت های تاکتیکی طراحی شده است که از شما سوال می پرسد.”

اصول ما ثابت است، اما در مقابل ویلا باید سعی می‌کردیم آنها را در برابر مخالفان نخبه اجرا کنیم. نحوه ساخت و خلق آنها بسیار شبیه به بسیاری از تیم های لیگ یک است. آنها فقط در انجام آن بسیار بهتر هستند. بنابراین باید در لحظاتی که با کاری که آنها می‌خواهند انجام دهند روبرو می‌شوید، بسیار تمیزتر باشید. در شکست 2-1 حساب خوبی از خودمان دادیم.

در لیگ یک، مردم در مورد همسایگان ویلا، بیرمنگام سیتی، و تیم‌های بودجه‌ای که اکنون در لیگی بسیار رقابتی دارند، صحبت می‌کنند. در Wycombe، ما فقط هزاران خرج کردیم – نه حتی صدها هزار. برخی از تیم ها چندین میلیون هزینه کرده اند.

این چالشی است که ما با آن روبرو هستیم، اما این چیزی است که من را هدایت می کند. ما به دلیل نداشتن منابع مالی یکسان راهی را انتخاب کرده‌ایم و به کاری که انجام می‌دهیم بسیار اعتقاد داریم.

این همان چیزی است که بازی و ورزش را بسیار جذاب می کند، در حالی که وظیفه من این است که با ابزارهایی که در دسترس دارم بر هنر مربیگری مسلط شوم. نمی‌دانم هرگز به آن خواهم رسید یا نه، اما این چیزی است که آرزوی انجامش را دارم.

هر بازی سخت است و هر حریفی با نکات ظریف تاکتیکی که از شما سوال می پرسد، تنظیم شده است. شما باید اینها را درک کنید تا بتوانید بهترین نتیجه را از بازی های خود ببرید، بازی هایی که در بخش ضخیم و سریع می آیند.

هنگام آماده شدن برای فصل 2024/25 در وایکام، می خواستیم گزینه های زیادی در مناطق جلو داشته باشیم. دلیلش این است که با روشی که می‌خواهیم پرس کنیم – انرژی و شدتی که در آن قسمت‌های زمین نیاز داریم – باید بتوانیم بچرخیم.

بازیکنان ما باید بدانند که حریفان ما چه چیزی را به ما نشان می دهند و چه عواقبی دارد.

که مرا به اصول خود و اجرای سبک بازی مورد نظر خود بازمی گرداند. مهم نیست که چقدر تغییرات ایجاد می کنیم، ما می خواهیم هویت تیم یکسان به نظر برسد. همه باید نقش خود را در تیم درک کنند. این فقط در مورد 11 بازیکنی نیست که بازی را در هر شنبه معین شروع می کنند. این در مورد هر یک از 22 بازیکنی است که ما در روز پنجشنبه تمرین می کنیم، و بدانیم که اگر در آن شنبه بازی کنند چه انتظاری داریم.

سال گذشته 58 بازی داشتیم. این خیلی زیاد است، با همه مسافرت ها، شب های آخر و بازی های میان هفته. در حالی که همیشه دنبال کار می روید، برنامه آنقدر بی وقفه است که همچنین باید بدانید که چه زمانی باید بازیکنان را کنار بگذارید – چه زمانی به آنها یک لحظه نفس کشیدن بدهید و آنها را با اطلاعات زیاد خسته نکنید.

گاهی اوقات در جلسات تیمی تحلیل خود را ارائه می کنیم. مواقع دیگر، فیلم را کدگذاری می‌کنیم، آن را رنگ می‌کنیم و روی تلویزیون در باشگاه یا غذاخوری قرار می‌دهیم. به این ترتیب، بازیکنان می توانند به روشی غیررسمی تر به آن دسترسی داشته باشند. زمانی که در حال خوردن ناهار هستند یا در باشگاه وزنه می زنند و حرکات کششی انجام می دهند. این یک جریان دائمی اطلاعات را امکان پذیر می کند، اما به گونه ای که احساس نمی شود هر دقیقه از روز به دنبال آنها هستیم.

ما می دانیم که هر شکل گیری از نظر تاکتیکی پیامدهایی دارد، به همین دلیل است که آنها را پیامدهای شکل گیری می نامیم. همیشه نقاط قوت و ضعفی در ترکیب یک حریف وجود خواهد داشت، بنابراین بازیکنان ما باید بفهمند که حریفان ما چه چیزی را به ما نشان می دهند و پیامدهای ترکیب چیست. ما باید در مقابل نقاط قوت مخالفان، البته، محافظت کنیم، اما بیشتر سعی می کنیم به دنبال چگونگی افشای نقاط ضعف آنها باشیم.

بازگشت به روزهای بازی ام، چیزی است که در زمین یاد گرفتم. وقتی در زمین هستید، می توانید چیزها را سریعتر از زمانی که در کنار زمین ایستاده اید ببینید و احساس کنید. وقتی در خط هافبک بازی می کردم، همیشه در میان بازی بودم. خیلی سریع می‌توانستم حس کنم که آیا مخالفان کاری متفاوت با آنچه ما انتظار داشتیم یا با آنچه آنها انجام می‌دادند انجام می‌دهند. این باعث عشق من به جنبه تاکتیکی بازی شد. من اجرای درک آنچه باید در هر لحظه انجام شود را دوست دارم.

برای پسران ما، این موضوع در مورد تکرار و ثبات است. ما زمین‌های کوچکی داریم که می‌توانیم در آن‌ها بارها و بارها مراحل ساخت و ساخت خود را ادامه دهیم، و چگونه می‌خواهیم در مالکیت توپ بازی کنیم، بدون اینکه بار انجام آن را در یک زمین بزرگ جمع کنیم.

“یکی از مهارت های کلیدی که من به عنوان مدیر به آن نیاز دارم، توانایی غربال کردن اطلاعاتی است که تحلیلگر به من می دهد.”

خارج از مالکیت، انجام آن به روش های مختلف است. این می تواند در یک تابلوی تاکتیک، با تجزیه و تحلیل مخالفان، یا قدم زدن باشد. انجام آن به عنوان مرحله پیاده روی به این معنی است که می توانیم به معنای واقعی کلمه بازیکنان را با تکرار به موقعیت های مورد انتظار منتقل کنیم. سپس می‌توانیم اجرای زنده اجرا کنیم.

اگر به 10 سال قبل برگردید، زمانی که من در لیگ یک بازی می کردم، بخش تاکتیکی نسبتاً ابتدایی بود. شما می دانستید که مخالفان شما قرار است چه کاری انجام دهند، و این در مورد این بود که چه کسی در آن روز در صدر قرار گرفت. اکنون، عنصر تاکتیکی بازی می تواند تأثیر زیادی بر نتیجه کلی داشته باشد.

این روزها یک تحلیلگر ویدئویی روی نیمکت همراهم است که بازی را به صورت زنده کدنویسی می کند. ما یک نمای هوایی داریم که در آن فاصله ها در مقایسه با حضور در زمین یا کنار زمین بسیار راحت تر دیده می شود. هر چیزی که تحلیلگر بتواند سریعتر ببیند، می تواند به من بازخورد دهد. سپس می‌توانیم قبل از رسیدن به نیمه‌دوم، شرایط را در زمین تنظیم کنیم.

ما یک صفحه نمایش در رختکن داریم، بنابراین در نیمه وقت کلیپ ها را نشان خواهیم داد. در روزهای بازی من، سرمربی زمانی که با ما صحبت می کرد از تابلوی تاکتیک استفاده می کرد. اکنون تقریباً هر نیمه‌وقت از صفحه نمایش استفاده می‌کنیم، تا زمانی که شرایط نشان می‌دهد. موضوع این نیست که فقط به بازیکنان بگوییم چه کردند. آنها اکنون می توانند آن را برای خود ببینند. این به آنها درک بیشتری از آنچه که باید بهتر انجام می دادند یا می توانستند در نیمه دوم کمی متفاوت انجام دهند، می دهد.

یکی از مهارت های کلیدی که من به عنوان مدیر به آن نیاز دارم، توانایی غربال کردن اطلاعاتی است که تحلیلگر به من می دهد و بدانم چه چیزی در آن لحظه مهم است. آخرین چیزی که پسرها می خواهند این است که ما آنها را با پرتاب تعداد زیادی اعداد و ویدیو به سمت آنها غرق کنیم. ممکن است دو یا سه کلیپ در نیمه دوم، از مهمترین لحظات، نمایش دهیم. سپس می توان اطلاعاتی از من دریافت کرد.

ممکن است داده ها چیزی به ما می گویند، اما وظیفه من این است که بدانم آیا آن داده ها تصویر واقعی هستند یا خیر. به عنوان مثال، ممکن است بگوییم که میزان موفقیت پاس ما زیاد نبود، اما مخالفان ما همچنان آن را به گوشه ای می اندازند. بنابراین موفقیت پاس صفر بود، اما از پشت پاس ها به کرنر رسیدیم.

نقطه انقباض در نیمه وقت بسیار مهم است – اطلاعات شما باید دقیق باشد. در زمانی که ممکن است دشوار باشد، در لحظات پرمشغله با اتفاقات زیاد، به ذهنی شفاف نیاز دارید. احساسات بازیکنان را می توان با برد یا باخت افزایش داد. آنها ممکن است به دلیل گلزنی سر و صدا داشته باشند یا به دلیل از دست دادن یک موقعیت تأثیر بگذارند. شما باید بدانید که چگونه این احساسات را پایین بیاورید تا اطلاعات مهم را با وضوح ارائه دهید. سپس باید احساسات را دوباره برگردانید، بنابراین بازیکنان آماده هستند تا به مصاف مخالفانی بروند که قرار است به محض سوت زدن به سمت آنها پرواز کنند.

و چقدر بازی در نیمه دوم تغییر می کند؟ این بدان معناست که شما باید برنامه ریزی آینده داشته باشید. هنگامی که برای نیمه دوم خارج می شوید، باید برنامه ای داشته باشید که چه تغییراتی ممکن است مورد نیاز باشد و چه زمانی ممکن است نیاز به اجرا داشته باشند. اما شما نمی توانید بیش از حد به آنها دل بسته باشید. چیزی که بازی در نیمه دوم به شما ارائه می دهد ممکن است با آنچه انتظار داشتید متفاوت باشد. شما باید ذهن باز داشته باشید.

شما مطمئناً به درک تاکتیکی بازی نیاز دارید، زیرا تیم هایی که با آنها روبرو هستیم – از بالا تا پایین لیگ – از نظر تاکتیکی بسیار تمیز هستند. برتون آلبیون زمانی که در ماه اکتبر با آنها بازی کردیم، برای کسب نتایج تلاش می کرد. به دلیل چرخش ها و الگوهایی که با آن بازی می کردند، از نظر تاکتیکی به یکی از سخت ترین بازی های ما تبدیل شد.

مارک رابینسون یک مربی باورنکردنی است و من آنقدر برای او ناامید شدم که کارش را در برتون از دست داد. من باید کارهای زیادی انجام می دادم تا برای بازی مقابل تیم او آماده شوم. ارائه من به پسران روز قبل از بازی کار بسیار سختی بود. ما باید از نظر تاکتیکی در برتون روی آن کار می کردیم. اگر ما نبودیم، آنها بر ما مسلط بودند. در عین حال همه انتظار داشتند که ما به آنجا برویم و برنده شویم. بنابراین شما با آن انتظار دست و پنجه نرم می کنید، در حالی که با مخالفت تاکتیکی درستی روبرو هستید. من مطمئن نیستم که همیشه از بیرون به راحتی قابل مشاهده باشد.

در نهایت، تیم من باید دقیقا بداند که چه انتظاراتی از آنها در داخل و خارج از مالکیت توپ می رود. خواه پرس بالا یا میانه بلوک ما باشد، فاز ساخت یا خلق ما، آنها باید بدانند که در هر لحظه از مسابقه از آنها چه انتظاری می رود.

مت بلومفیلد

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تاکتیک های فوتبال و کسب بینش از مربیان در بالاترین سطح، سایت های فوراستادی 4STUDY.IR ، ساکر آکادمی، وبلاگ باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز را  مطالعه کنید.

باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز، به عنوان بهترین مدرسه فوتبال کرج تلاش دارد تا همگام با تمرینات بهترین آکادمی های فوتبال دنیا جلو رفته و استعدادهای بهتررا به فوتبال ملی و باشگاهی ایران معرفی کند. شما نیز می توانید عضو باشگاه درفک البرز شده و در مسیر حرفه ای شدن قدم بردارید.

پاسخ دهید