شکستن قالبهای مربیگری فوتبال

شکستن قالبهای مربیگری
در سطوح پایه، نیمهحرفهای و حتی آکادمی فوتبال، مربیان اغلب به منابع فراوان موجود در سطح حرفهای دسترسی ندارند. این امر، سازگاری و تدبیر را به همان اندازه دانش تاکتیکی مهم میکند. در این محیطها، موفقیت همیشه به معنای داشتن پیچیدهترین مدل بازی نیست – بلکه به معنای یافتن راهحلهای هوشمندانه و عملی است که متناسب با محیط شما باشد.
فوتبال امروز جایی بین علم و هنر قرار دارد. بسیاری از سنتگرایان با علاقه به گذشتهی این بازی نگاه میکنند – زمانی که شهودیتر، رساتر و نابتر به نظر میرسید، که اغلب به عنوان ژوگابونیتو یا ژوگوبونیتو شناخته میشود. در همین حال، بازی مدرن به طور فزایندهای به سمت علمی متمایل میشود: دادهها، سیستمها و روشهای ساختاریافته اکنون بخش زیادی از نحوهی آموزش و درک بازی را شکل میدهند.
با تکامل فوتبال، دادهها و بیطرفی نقش بزرگتری در آنچه مدتهاست “بازی نظرات” نامیده میشود، ایفا میکنند. در حالی که این تغییر مزایای آشکاری به همراه داشته است، خطراتی را نیز به همراه دارد. تفکر خشک و اتکای بیش از حد به روندها میتواند مربیان را محدود کند، به خصوص آنهایی که با زمان، ابزار یا پرسنل محدود کار میکنند.
به همین دلیل است که من این مقاله را “شکستن قالبهای مربیگری” نامگذاری کردهام. این نشان دهنده نیاز به چالش کشیدن تثبیتها و زیر سوال بردن تعداد فزایندهای از اصول غیرقابل مذاکره در گفتمان فوتبال است. بسیاری از این اصول از نسلهای قدیمیتر آمدهاند که طی دههها منتقل شدهاند. برخی دیگر محصولات اخیر فرهنگ فوتبال مدرن هستند. در هر صورت، آنها سزاوار بررسی دقیقتر هستند – و گاهی اوقات، باید شکسته شوند.
عصر جدید “تاکتیکها”:
بسیاری از اصطلاح تاکتیکها برای توصیف مربیانی استفاده میکنند که به شدت بر تاکتیکها تمرکز میکنند. گاهی اوقات حتی با تمسخر همراه است و مربیان جوانتری را هدف قرار میدهد که با ابزارهایی مانند یوتیوب، پایگاههای داده آنلاین یا Football Manager بزرگ شدهاند. این منابع، جنبه تاکتیکی بازی را بیش از هر زمان دیگری در دسترس قرار میدهند.
اما وسواس تاکتیکی میتواند جنبه انسانی مربیگری را تحت الشعاع قرار دهد. جولیان ناگلزمن آلمانی گفت: “30٪ مربیگری تاکتیک و 70٪ شایستگی اجتماعی است.” پیام او واضح است: رهبران باید زبان بدن را بخوانند، روابط برقرار کنند و بفهمند که بازیکنان چگونه فکر میکنند – نه فقط به آنها دستور دهند که کجا پاس دهند.
آرنه اسلات، مربی لیورپول، دیدگاه مشابهی دارد. او بیشتر وقت خود را صرف فکر کردن به انگیزه میکند – اینکه چگونه هر روز بازیکنان را الهام بخشند – به جای اینکه آهنرباها را روی تخته سفید حرکت دهد. مربیگری در هر سطحی نیاز به هوش هیجانی دارد، نه فقط دانش تاکتیکی.
بهترین مدرسه فوتبال باغستان کرج
بهترین مدرسه فوتبال در گوهردشت کرج
بهترین مدرسه فوتبال در عظیمیه کرج
اصول بر تاکتیکها:
تسلط پپ گواردیولا در لیگ برتر باعث تقلید گسترده شده است. این طبیعی است – مردم موفقیت را کپی میکنند. اما گواردیولا به بازیکنان و منابع نخبه دسترسی دارد که به روشهای او اجازه میدهد در بالاترین سطح کار کنند. مربیان در سطوح پایینتر هرم از این نعمت برخوردار نیستند.
با این حال، بسیاری سعی میکنند سیستمهای تاکتیکی پیچیدهای را که با محیط آنها سازگار نیست، تکرار کنند. مربیان به جای تقلید از طرحهای سطح بالا، باید روی اصول بازی تمرکز کنند. اینها رفتارهای ثابت – نه آرایشها – هستند که نحوه بازی یک تیم را تعریف میکنند، صرف نظر از شرایط.
خوزه مورینیو این را به خوبی توضیح داد. او به لیورپول رافا بنیتز به عنوان تیمی اشاره کرد که همیشه از نظر دفاعی فشرده میماند، صرف نظر از نتیجه یا ترکیب. این یک اصل است، نه یک تاکتیک. دورههای مربیگری امروزی یوفا و AFC اکنون مربیان را تشویق میکنند تا اصول خود را در هر چهار مرحله بازی تعریف کنند: مالکیت توپ، بدون مالکیت توپ و هر دو فاز انتقال مثبت و منفی تعریف کنند.
هیچ رویکرد واحدی موفقیت را تضمین نمیکند. تیمها با فوتبال مستقیم، بازی موقعیتی، دفاع از پایین و پرسینگ بالا پیشرفت کردهاند. ناتینگهام فارست نونو اسپیریتو سانتو این را ثابت میکند. آنها در شدت پرسینگ و مالکیت توپ رتبه پایینی دارند اما همچنان به موفقیتهای بیشتری دست مییابند. تیم او از روندهای تاکتیکی پیروی نمیکند – آنها از آنچه که جواب میدهد پیروی میکنند.

نونو اسپیریتو سانتو – ناتینگهام فارست – تحلیل تاکتیکی
شجاعت برای نوآوری:
فوتبال باورهای دیرینهای در مورد آنچه “درست” یا “غلط” است، دارد. اما بسیاری از این باورها دیگر پابرجا نیستند. مربیان باید احساس قدرت کنند تا هنجارها را زیر سوال ببرند و رویکردهای جدیدی را امتحان کنند.
به پاری سن ژرمن نگاه کنید. قبل از بازی اخیرشان در لیگ قهرمانان اروپا مقابل آرسنال، آنها در طول گرم کردن، تمرینات مالکیت توپ حریف را انجام ندادند. آنها 30 دقیقه قبل از شروع بازی به زمین آمدند، حرکات کششی پویا انجام دادند، الگوهای پاسکاری بدون حریف را بازی کردند و چند ضربه تمام کننده زدند. این کار پر زرق و برق نبود – اما جواب داد. پاری سن ژرمن برد و تحت هدایت لوئیس انریکه، فصل فوقالعادهای را پشت سر گذاشتهاند.
مثال دیگری بزنیم: استفاده از کف پا. بسیاری از مربیان این کار را، به خصوص در مورد بازیکنان جوان، منع میکنند و میگویند باعث بیثباتی میشود. اما روبرتو دیزربی آن را متفاوت میبیند. او مدافعان میانی خود را تشویق میکند که توپ را با میخهایشان و کف پا به دام بیندازند، فشار را تحریک کنند و شکل بدن خود را به هر دو طرف باز نگه دارند.
روبرتو دیزربی – برایتون – تحلیل تاکتیکی
تیم برایتون او مکانیکی و تمرین کرده به نظر میرسید – و این از قبل طراحی شده است.
اگر مربیان نخبه شجاعت به چالش کشیدن عرف را دارند، چرا دیگران نباید داشته باشند؟ مربیان در سطوح پایه و آکادمی نیز میتوانند آزمایش کنند – تا زمانی که هدف واقعبین و واضح باشند.
نکات پایانی:
مربیگری فوتبال در حال تکامل است، اما مربیان نباید کورکورانه از روندها پیروی کنند. چه اجتناب از زیادهروی تاکتیکی باشد، چه بهبود مدیریت انسانی، یا امتحان روشهای غیرمتعارف، مربیگری عالی به تفکر انتقادی بستگی دارد.
هیچ روش “صحیح” جهانی برای بازی وجود ندارد. موفقیت اشکال مختلفی دارد. مربیانی که ایدهها را با شرایط خود تطبیق میدهند و مستقل فکر میکنند، همیشه برجسته خواهند بود. برای پیشبرد بازی، به مربیان بیشتری نیاز داریم که از شکستن قالبها نترسند – و در این فرآیند چیز جدیدی خلق کنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تاکتیک های فوتبال و کسب بینش از مربیان در بالاترین سطح، سایت های فوراستادی 4STUDY.IR ، ساکر آکادمی، وبلاگ باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز را مطالعه کنید.
باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز، به عنوان بهترین مدرسه فوتبال کرج تلاش دارد تا همگام با تمرینات بهترین آکادمی های فوتبال دنیا جلو رفته و استعدادهای بهتررا به فوتبال ملی و باشگاهی ایران معرفی کند. شما نیز می توانید عضو باشگاه درفک البرز شده و در مسیر حرفه ای شدن قدم بردارید.
پاسخ دهید
برای ارسال نظر باید وارد شوید.