موجودی کالای ما باید به مانند لبنیات مدیریت شود

کسانی که کتابهای مدیریت استراتژیک خوانده باشند، قطعا با کارت امتیازی متوازن(کام) آشنا هستند.

کام به شرکتها این امکان را می دهد تا ارزیابی بهتری از عملکرد خود داشته باشند. کارت امتیازی متوازن با وجود اثرات مثبتی که میتواند بر روی عملکرد سازمان داشته باشد، گاهی اوقات بدلیل نادیده گرفتن مواردی درست برعکس عمل میکند و مدیران و کارکنان را سردرگم میکند.

برای اینکه نتایج بهتری حاصل شود باید به نکاتی توجه کرد.

خیلی از سازمانها هنگام ارزیابی عملکرد کارکنانشان با استناد به کارت امتیازی متوازن اقدام میکنند. مثلا شرکتی رضایت مشتری، کنترل، درآمد و استانداردها را به عنوان معیاری در ارزیابی عملکرد در نظر میگیرند. معیارهایی که خود به چند زیر مجموعه تقسیم میشوند، و تعدادشان گاهی به 40 تا 60 معیار می رسد.

در خیلی از سازمانها مدیران و کارکنان به دلیل وجود تعداد زیادی معیار، دچار سردرگمی می شوند. اینجاست که میگویند بایستی معیارهای ارزیابی را به ارزش سازمان پیوند بزنید. به ارزش سازمان پیوند زدن یعنی گفتن اینکه بین مشتریان، کارکنان و سهامداران کدام را در اولویت بیشتری قرار می دهید. لاری بوسیدی مدیر سابق هانی ول میگوید: مدیری که می گوید من 10 اولویت دارم، نمی داند چه می گوید.رهبران بزرگ بر مسائل محدودی تمرکز دارند.

اگر تعداد معیارها 20 یا بیشتر باشد، کارکنان آنرا بخاطر نمی آورند، به همین دلیل گفته میشود بین 5 تا 7 معیار بهترین است. انسان ها با عدد هفت ارتباط خوبی دارند. هفت عادت مردمان موثر، هفت روز هفته، هفت رنگ رنگین کمان، هفت شماره تلفن بدون کد، هفت گناه کبیره، عجایب هفتگانه و هفت نت موسیقی.

وقتی تعداد معیارها زیاد باشد مشکل دیگری نیز پیش می آید و آن نابود کردن خلاقیت و نوآوری است. تعداد زیاد معیار و استاندارد به کارکنان می گوید که مبادا از این استانداردها انحراف داشته باشیم، و این عاملی است که آزادی عمل کارکنان را می گیرد.

در صورت شناسایی متغیرهای استراتژیک مناسب باید در مورد متغیرهای درست مالی نیز اطمینان حاصل کنید.

شرکتهای با عملکرد بالا می دانند که معیارهای مالی برای کسب موفقیت حیاتی است. اپل شرکتی که در طراحی محصولات فناورانه و به روزش مشهور است، دوره گردش کالا را از چند ماه به چند روز کاهش داد. برای شرکتی که ارزش محصولات فروش نرفته در هفته 2 درصد کاهش می یابد، به موجودی کالا باید به مانند لبنیات نگریست، که اگر تاریخ آن بگذرد فاجعه خواهد بود.

معمولا مدیران در مورد هزینه ها، درآمد و حاشیه سود پاسخگو هستند، اما برخی شرکتها مسئولیت بیشتری را به مدیران خود واگذار میکنند. مثل جریان نقدینگی، نسبت فروش به دارایی ثابت.

نسبت فروش به دارایی ثابت یعنی چه؟

2 دیدگاه

پاسخ دهید