روز نوشته های یک مربی فوتبال| قسمت اول

امروز 24 آبان 1399 روز کتاب و کتابخوانی است. دلم خواست از این فرصت استفاده کنم و مطلبی برای بروزرسانی وبلاگ منتشر کنم. البته وبلاگ ماه هاست که تنها مطالب مربوط به مربیگری فوتبال را در خودش دیده است و همکاران من در باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز، هر جا احساس کرده اند نیاز است تا مطلبی را منتشر کنند یا کتاب مربیگری فوتبال را معرفی کنند، در سایت فوراستادی نیز آن را نمایش داده اند.

اول از همه اینکه طی ماه های گذشته بخش زیادی از زمان من اختصاص داشت به تمرینات دو باشگاه در استان البرز، باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز و باشگاه فوتبال مهرگستران فجر.

بخش دیگری از زمان من اختصاص پیدا می کرد به ترجمه و اشتراک گذاری کتاب های روز مربیگری فوتبال که اتفاقا بازخوردهای بسیار خوبی نیز از سوی مربیان سراسر کشور دریافت کردم.

که حاصل این کتاب ها را می توانید از طریق لینک های زیر ملاحظه نمایید.

مقالات مربیگری فوتبال در سایت باشگاه فوتبال درفک البرز

دانلود رایگان کتاب مربیگری سیستم 352 در فوتبال

دانلود رایگان کتاب مربیگری با سبک و فلسفه مارچلو بیلسا در مقابل تیم هایی که پرس می کنند

در طی این مدت به پیشنهاد یکی از دوستانم فیلمی را نگاه کردم که اگر چه انتهایش غم انگیز بود اما دیدنش خالی از لطف نیست، حداقل که در زمان هایی روی صورت من خنده نقش بست و گاهی اشک از چشمانم جاری شد.

این فیلم را نیز می توانید از طریق لینک زیر به صورت آنلاین تماشا کنید.

فیلم دلیبال deli bal

طی یک ماه گذشته موفق شدم بدون در نظر گرفتن کتاب های فوتبالی، 5 کتاب مرتبط با علایقم را مطالعه کنم.

سعید رنجبر

کتاب ناخدایی دیجیتال از دکتر شامی زنجانی

کتاب مهره حیاتی از ست گادین

کتاب تفکر طراحی در کسب و کار

کتاب خلق رفتارهای ماندگار 

و کتابی که از سال های قبل تلاش داشتم مطالعه کنم اما نمیدانم چرا به نوشته های کتاب جذب نمیشدم. تا اینکه بالاخره در مدت زمان بسیار کوتاهی موفق شدم بخوانمش و لذت ببرم

سعید-رنجبر-قله-درفک

کتاب هنر رزم از سان تزو

اگر بخوام در مورد این کتاب ها کمی توضیح بدم، دوست دارم ابتدا با کتاب تفکر طراحی در کسب و کار شروع کنم که انصافا کتاب خوبی است و دست انتشارات آریاناقلم درد نکند بخاطر ترجمه، صفحه آرایی و چاپ این کتاب.

در تفکر طراحی حرف نویسندگانش این است که دیگر دوره ی اینکه بخواهیم با تنها با منطق کسب و کار جلو بریم گذشته است. اینکه بخواهیم مثل دانشجویان MBA خوانده فقط در حال درست کردن صورت های مالی باشیم کافی نیست. باید مثل طراحان فکر کنیم.

باید خودمون را جای مشتریان و کسانی که قرار است برای آنها خدمات و کالاها ارائه بدیم، قرار دهیم، باید با آنها همدلی کنیم. بعد میگن همدلی کردن هم کافی نیست، اتفاقا بایستی تفکر طراحی در کنار تفکر کسب و کار قرار بگیره تا ارزش آفرینی وجود داشته باشه.

با چندین ابزار خواننده را آشنا می کنه و ممکنه مثل من با برخی از ابزارها آشنا باشید اما حتما نکاتی را که مطرح کرده خیلی جالب توجه هستش.

مثلا همیشه میگفتن طوفان فکری کمیت ایده ها مهمه، اما نمیگفتن داشتن یک سر فصل میتونه کمیت ایده ها را کنار کیفیت قرار بده.

یا خواندنش در مورد نقشه سفر مشتری، استفاده از طوفان فکری و بدست آوردن یه رابطه مفهومی از این ایده ها، اینکه اول بدانیم کجا قرار داریم(چه وضعیتی هست) اینکه چه کار می توانیم انجام دهیم تا ما هم وارد بازی شویم (چه می شود اگر). مثلا در چه وضعیتی هست، نویسنده به ابزار زنجیره ارزش می پردازه.

در کتاب مهره حیاتی ست گادین که استاد بازاریابی است، بیشتر از آنکه به بازاریابی بپردازد به ما انسان ها کار دارد. اینکه چه کاری می تونیم تو این دنیایی که روز به روز اتوماسیون پیشرفت می کنه و همچنان تفکر مدیریت علمی جریان داره و با تقسیم کار تلاش می کنند تا میزان تولید را بالا ببرند و حذف یک کارمند و کارگر اثری روی تولید نداره، چیکار کنیم در این دنیا به راحتی نتوانند جایگزینمون کنند.

اون میگه ما باید بین کار و شغل تفاوت قائل باشیم. میگه اگر به کار به عنوان یک هنر نگاه کنیم و سعی کنیم اثر ایجاد کنیم، میتونیم امیدوار باشیم که به راحتی نتوانند مارو جایگزین کنند.

هر کسی در هر کاری میتونه یک هنرمند باشه. یه مدیری که محصول تازه ای را ارائه میده، یه خدمتکاری که انقدر خوب با مشتریان ارتباط برقرار می کنه، یک حسابداری که میتونه اسناد مالی شرکت خوب تحلیل کنه، یک بازاریابی که میتونه برای گسترش بازار شرکت ایده های اجرایی بده، یک سایتی که مشکل همسریابی را حل می کنه یا سایت دیگری که امکانش خرید آنلاین عینک را فراهم می کنه، همه ی این ها می توانند یک هنرمند باشند و نیاز نیست حتما بوم نقاشی باشه و نقاشی کشیده بشه تا شما هنرمند باشید.

پاسخ دهید